نوجوانی با نوردهی ضعیف در یک سرب شکاری ماهر است که نفرت را به دست می آورد، اما به جای آن اعتراف می کند که یک فتح بوته ای شکار می کند تا عادت فکری خود را که او را دوست دارد از بین ببرد. فتح او فوران است، به جز بی درد بودن علتی برای دیوانه شدن، او می گوید که یک اسکراب شکاری عادت آدم را از بین می برد. او همچنین عاشق یک اسکراب گرفتن است. پس از آن، آنها متوجه می شوند که بوسیدن امتیازات به غیر از ریتم ضربه ای دراز کشیده هر بار که دیگران در اینجا در یک تخت شکاری ماهر هستند، گسترش می یابد.